به روز شده 1403/01/09
امروز 9 فروردین 1403
وضعیت کتاب: موجود
پشتیبان فروش : 09207980819
-
153,000 تومان
لینک خرید : https://www.ipketab.com/خرید-کتاب-تجزیه-و-تحلیل-و-طراحی-سیستم-علی-رضائیان-سمت
به روز شده 1403/01/09
لینک خرید : https://www.ipketab.com/خرید-کتاب-تجزیه-و-تحلیل-و-طراحی-سیستم-علی-رضائیان-سمت
|
انسان عصر ماشین برای تحلیل محتوای عناصر درونی جهان، در صدد تجزیه آنها بود. جزءنگری به منزله اساس این روش تجزیه مدار، از این اعتقاد برمی خاست که همه اشیاء، رویدادها و خواص آنها، و حتی تجربه و دانش آدمی در مورد آنها، از یک سلسله اجزاء تفکیک ناپذیر و نهایی همچون اتمها، ذرات شیمیایی، سلولها، ادراکات اولیه و ..... تشکیل شده است. این موجودیت ها برحسب مجموعه ای از قوانین علمی با هم ارتباط دارند. در عصر ماشین، نگرش رایج در جهان، مبتنی بر نوعی قطعیت یا جبر حاکمیت حدود و ثغور مشخص و ریز بود و تصور می شد که رویدادهای جهان براساس یک سلسله قطعیتهای حتمی و قبلی معین می شوند و چنین فرض می شد که رویدادها صرفا به کمک قوانین حاکم بر ماده و حرکت» قابل توضیح هستند؛ از این رو، فقط معارف و روش شناسی های علوم فیزیکی را برای توضيح حیات لازم می دانستند.
هنگامی که انسان موفق شد ماشین را به مثابه منبع کار فیزیکی، جایگزین نیروی کار کند، بخشی از کار به ماشین و بخشی دیگر به انسان واگذار گردید.
بدین ترتیب، کار به اجزاء ریز تر تشکیل دهنده خود تقسیم شد؛ بنابراین با قرار گرفت محصول در خط تولید، ضمن افزایش بهره وری، جنبه های غیرانسانی (ماشینی) کر نیز فزونی یافت. در نتیجه، فراگردی که ابزارهای مکانیکی را جایگزین نیروی کار کرد، انسان را تا حدی تنزل داد که مانند ماشین عمل کند و به انجام دادن کارهای ساده، تکراری و کسل کننده بپردازد.
با جنگ جهانی دوم عصر سیستمها نیز آغاز شد. علی رغم تشکیل شدن سیستم از اجزاء به هم وابسته و پیوسته، آن را باید به منزله یک کل غیر قابل تقسیم به اجزاء خود در نظر گرفت. در آن زمان، به جای تشریح یک کل براساس اجزاء تشکیل دهنده آن، نحوه قرار گرفتن اجزاء در كل مطالعه می شد؛ بدین ترتیب زمینهای برای کل نگری فراهم گردید. هرچند در «کل نگری»، همه اشیاء، رویدادها، و تجارب مبتنی بر آنها به منزله «کل هایی» مستقل تلقی می شوند، ولی در پیوستار ملاحظات نسبی، همین «کلها» اجزاء «کل هایی بزرگ تر» را تشکیل می دهند.
عصر سیستمها انقلاب فراصنعتی را به ارمغان آورد. این انقلاب مبتنی بر استفاده از ماشینهای محاسبی است که ضمن مشاهده، به تولید، پردازش منطقی، و انتقال اطلاعات می پردازند. با انقلاب صنعتی و ظهور ماشینهای پردازش و انتقال اطلاعات، امکان ماشینی کردن برخی از فعالیتهای ذهنی نیز فراهم شد.
در عصر ماشین که علم در صدد بود جهان و آنچه در آن است را تجزیه کند، خودش نیز به نظامهای محدودتری تقسیم شد؛ ولی اندکی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، علوم حرکت موضوعی خود را به سوی کلیتی جدید - در بستر جنبش ظهور علوم میان رشته ای - پیش گرفتند. در نتیجه، مباحث میان رشته ای به مانند تحقیق در عملیات، علم کنترل و ارتباطات، مهندسی سیستم ها، رشد و تکامل، و بوم شناسی - در میان دانشمندان گسترش یافتند.
علوم سیستمی نیز علاوه بر مطالعه مفهوم «کلیت» و ماهیت «کل ها»، جدایی علوم انسانی از سایر علوم را منکر شده، آنها را «دو روی یک سکه» فرض می کنند که هرچند به طور جداگانه قابل مطالعه هستند، نمی توان آنها را از هم جدا ساخت. موضوع علوم انسانی، مطالعه گوناگونی ها و تمایزهای موجود میان پدیده هایی است که یکسان به نظر می رسند و موضوع سایر علوم، مطالعه تشابهات میان پدیده هایی است که با هم متفاوت اند؛ بنابراین هردوی آنها برای شناخت و حل مسائل، لازم هستند.
برای حل هر مسئله، دانستن دو موضوع لازم است: اینکه از چه جنبه هایی با مسائل حل شده شباهت دارد (برای آنکه بتوان از دانسته ها مدد گرفت)؛ و اینکه از چه ابعادی با آنها تفاوت دارد (برای آنکه بتوان فراگرفتنی ها را معین ساخت). به این ترتیب، می توان چنین ادعا کرد که علوم انسانی زمینه عمومی کاربرد مفاهیم نظری و شناختی، و اجرای جزء به جزء و تحقق خارجی روابط علی حاکم بر علوم تجربی در حد سلولی) را فراهم می سازد؛ به این ترتیب، علوم انسانی در «شناخت مسائل» و سایر علوم «در حل آنها»، به انسان کمک می کنند.
میدان تجزیه و تحلیل سیستمها در دو الی سه دهه گذشته، بیش از هر رشته دیگری در مدیریت منابع اطلاعاتی، شاهد رویارویی ایدئولوژیها بوده است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل سیستمها، به استثنای برنامه نویسی و توسعه سخت افزارها، با دشواری به جایگاه و زمینه کاربرد خود در نزد کاربران و طراحان سیستم، دست یافته اند؛ به طوری که کتب درسی گذشته نیز تا حد زیادی منعکس کننده این موضع دمدمی مزاجانه بودند و آن را در خود متجلی می ساختند؛ در حالی که معمولا بر توسعه مهارتهای فنی و کار با رایانه تأکید می کردند.
بسیاری از پژوهشگران چنین باور دارند که با توسعه سیستمهای اطلاعاتی، عصر جدیدی آغاز شده است. در این عصر جدید، کاربران به جای فناوران، هدایتگر فراگرد ایجاد سیستم هستند؛ و نرم افزارهای کاربردی به جای مصارف رایانه ای، مجریان پروژه ها را به خود مشغول می کنند؛ و انواع سیستم ها و نحوه ساخت آنها به جای استعدادهای تحلیلگران سیستم و برنامه های بازاریابی رایانه، بر مبنای نیازهای کاربران نهایی تعیین می شوند.
در تجدید نظر و تکمیل این کتاب - که پیش از این به صورت جزوه درسی منتشر شده بود- سعی شده است که این تحولات نیز در نظر گرفته شوند.
برچسب های مرتبط با این کتاب: کتاب تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم, علی رضائیان, سمت, تجزیه و تحلیل سیستم ها, تجزیه و تحلیل سیستم رضائیان, کتاب تجزیه و تحلیل علی رضائیان, کتاب تجزیه و تحلیل سیستم رضاییان, کتاب طراحی سیستم, کتاب تحلیل سیستم, تجزیه و تحلیل سیستم, سیستم رضائیان