اصولا آمایش سرزمین را مهندسی ترتیبات بهره وری بهینه از ظرفیتهای اجتماعی و طبیعی می دانند. از این رو، مقوله آمایش سرزمین به عنوان تبیین دیدگاه دراز مدت توسعه ملی و منطقه ای در بر گیرنده تدوین اصلی ترین جهت گیریهای توسعه بلندمدت کشور از منظر توسعه ملی و تعیین و تبیین بازتابهای سرزمینی آن و ایجاد هماهنگیهای بین منطقه ای و بین بخشی و تصویر بازتابهای سرزمینی مرحله توسعه یافتگی بخشهای مختلف در سطح ملی می باشد. مجموعه فنون و روشهای مورد استفاده برای قانونمند کردن و انتظام فضایی اقدامات اثر گذار بر نحوه مکان گزینی و استقرار فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی در فضای سرزمینی نیازمند برنامه ریزی فضایی است. برنامه ریزی فضایی می کوشد تا بر توسعه فضایی به مفهوم عام، به ویژه بر
تضادهای آشکار موجود در سیاستهای عمومی که موجب ناپایداری می شوند, اثرگذار باشد. بدین سان، توسعه فضایی به پراکنش فیزیکی پدیده های طبیعی و انسان ساخت و فعالیتهای انسانی در سراسر سرزمین و همچنین بر نحوه توزیع فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بر حسب کیفیت آنها (مثلا تفاوتهای موجود در بین واحدهای همسایگی از لحاظ دسترسی به امکانات) تأکید می ورزد. بنابراین، برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین، بر مبنای مقیاس و با تأکید بر قابلیتهای مختلف نظامهای فضایی، از جوامع محلی و مناطق گرفته تا سطح ملی را دربر می گیرد و می تواند به طور همزمان شامل برنامه ریزی روستایی، شهری و منطقه ای باشد.
بنابراین، برنامه ریزی آمایش سرزمین در طول چند دهه گذشته از رویکرد کاربری اراضی مبتنی بر مقررات و کنترل زمین (رویکرد کلاسیک) به رویکردی با دامنه وسیع تر تبدیل شده است که هدف آن بهترین استفاده از فضای سرزمینی از طریق ارزیابی تقاضاهای رقیب و توجه به اصول توسعه پایدار فضایی است. برای دستیابی به این هدف، عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی برای اتخاذ تصمیم مناسب تر در راستای توسعه پایدار به کار گرفته می شوند. در چهارچوب چشم اندازهای جدید، برنامه ریزی بر محور چهار ایده اصلی شکل می گیرد فضایی، پایداری، یکپارچگی و جامعیت. به این ترتیب، بعد فضایی نه تنها دارای اهمیت بسیار است، بلکه جزء لاینفک برنامه ریزی ملی و منطقه ای در نظر گرفته می شود. اینک از این منظر، محتوای این کتاب در هشت فصل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و تبیین شده است.
فصل اول به تقسیمات فضایی، مفاهیم و کارکردهای آمایش سرزمین می پردازد. به منظور بررسی و تبیین این فصل مواردی از قبیل برنامه ریزی فضایی، زمینه ها و کار کردها، تقسیمات فضایی و تشکیلات تهیه طرحها، مفهوم آمایش سرزمین و ماهیت آن، ضرورت تهیه طرحهای آمایش سرزمین، جایگاه آمایش سرزمین در نظام برنامه ریزی کشور و راهبردهای توسعه آمایشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
فصل دوم به برنامه ریزی آمایش سرزمین در جهان و ایران اختصاص یافته است. این فصل حاوی مطالبی شامل زمینه های پیدایش برنامه های آمایشی در دنیا، سابقه برنامه های آمایشی در جهان، سابقه برنامه ریزی آمایش سرزمین در ایران قبل از انقلاب اسلامی، آمایش سرزمین پس از انقلاب اسلامی، آمایش سرزمین در وضع موجود جهان، ساختار فعلی سازمان فضایی و آمایشی در ایران، عوامل مؤثر در شکل گیری سازمان فضایی، عناصر ساختار فضایی، ویژگیهای ساختاری سازمان فضایی، عدم تعادل کلی در ساختار فضایی کشور، تحلیل عملکرد سازمان فضایی کشور، نقاط قوت و ضعف سازمان فضایی موجود کشور، شاخصهای اقتصادی - اجتماعی در مناطق کشور، توزیع فضایی جمعیت و نیروی انسانی، توزیع منابع طبیعی، توزیع فعالیتهای صنعتی و معدنی و سرانجام، تصویری از عدم تعادلها در سرزمین ملی می باشد.
فصل سوم مدلهای اقتصادی در برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین را بررسی می کند. در این فصل میزان فعالیت، مدلهای اقتصادی و اشتغال در زمینه تحلیل فعالیتها و پیش بینی اشتغال به طور کامل و مفصل مورد بررسی قرار گرفته است که برخی از این مدلها عبارت اند از:
ضریب فعالیت، نرخ فعالیت عمومی جمعیت، نسبت وابستگی ناخالص، ضریب تکفل، نرخهای اشتغال، روش ضریب مکانی، مدل پیش بینی اشتغال به روش اقتصاد پایه، مدل تغییر سهم، مدل فزاینده اشتغال و جمعیت، مدل مزیت نسبی، شاخص لیزنر، شاخصهای مدرن و مثالهای عملیاتی، مدل اقتصادي الماس پورتر و غیره.
فصل چهارم به مدلهای ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین می پردازد. در فرایند توان اکولوژیک اصولا ارزیابی اکولوژیکی به مواردی چون تعیین حالتها و روندهای فیزیکی یا زیست شناختی، هدایت و کنترل ارزیابیهای تأثیر محیطی، انتخاب راهکارهای عملیات ترمیم و بازسازی، اجرای عملیات بازسازی، مدیریت اکوسیستمها و حیات وحش مرتبط با آن و ارزیابی کارایی نظارت بلندمدت می پردازد. این فصل برای تبیین این کار کردها به بررسی فرایند توان اکولوژیکی سرزمین، منابع توان اکولوژیکی سرزمین، شاخصهای توان اکولوژیکی سرزمین، شاخص ارزیابی گونه ها (مانند شاخص شانون، شاخص سیمسون، شاخص پیلو و شاخص مارگلف)، ماتریس متوسط گوناگونی و متوسط پراکندگی تاکسونومی، مدلهای ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین (مانند مدل اکولوژی کاربری جنگلداری، مدل اکولوژیکی کاربریهای کشاورزی و مرتع داری، مدل اکولوژیکی آبزی پروری، مدل اکولوژیکی حفاظت از محیط زیست، مدل اکولوژیکی توریسم و مدل اکولوژیکی توسعه شهری، روستایی و صنعتی)، روشهای ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین (مانند روش تناسب براساس محدودیتهای خاک، روش جستالت، روش پارامتریک، روش سیستمیک، روش پارامتریک مبتنی بر تلفیق بهینه و روش سیمای سرزمین)، مدل جای پای اکولوژیک، روش تحلیل شبکه، روش ارزیابی پتانسیل بیابان زایی و روش دلفی می پردازد.
فصل پنجم به مدلهای جمعیتی در برنامه ریزی آمایش سرزمین اختصاص یافته است. در بررسیهای جمعیتی یکی از مهم ترین عوامل ایجاد کانونهای زیستی و اجزاء و عناصر تشکیل دهنده آن انسان و فعالیتهای مختلف وی در سرزمین است. بنابراین، هیچ تردیدی نیست که اساس برنامه ریزی فضایی و سرزمینی را بررسیهای جمعیتی و شاخصهای مختلف جمعیت در گذشته، حال و آینده تشکیل می دهد. بنابراین، پیش بینی جمعیت در برنامه ریزی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و غیره اولین گام در برنامه ریزی است. برای برآورد جمعیت، مدلهای مختلفی وجود دارد. بعضی از این مدلها فقط کل جمعیت را به دست می دهند؛ برخی دیگر از روشها و مدلها ویژگیهای خاصی دارند، یعنی با مقایسه چگونگی رشد بخشی از جمعیت با بخش دیگری از آن، به پیش بینیهای خاصی دست می یابند. بنابراین هر کدام از انواع مختلف مدلهای جمعیتی ویژگیهای خاص خود را دارند که انتخاب نوع مدل و استفاده از آن در درجه اول به اطلاعات موجود در زمان و سپس به هدف برنامه ریزی بستگی دارد. در این فصل، روشهای مختلف و مدلهای گوناگون افزایش و پیش بینی جمعیت به طور کامل مورد بحث و بررسی قرار می گیرند، از جمله روش اندازه گیری افزایش جمعیت، بررسی میزان باروری و ولادت، بررسی میزان مواليد و شاخصهای آن، بررسی وضعیت مرگ و میر، اصول روشها و مدلهای پیش بینی جمعیت، روشهای پیش بینی جمعیت، مدلهای پیش بینی جمعیت و سرانجام، روشهای برآورد مهاجرت.
فصل ششم مدلهای برنامه ریزی راهبردی را بررسی می کند. امروزه سازمانها با محیطی متلاطم و نا آرام روبه رو هستند. تهدیدهای محیطی از هر سو حیات و بقای سازمانها و سرزمینها را تهدید می کنند. بنابراین سازمانها باید جایگاه فعلی خود را بشناسند، نقاط قوت و ضعف خود را دقیق تحلیل کنند و با تکیه بر قوتها از فرصتهای محیطی استفاده و خود را برای برخورد با تهدیدها آماده کنند. این مهم در قالب برنامه ریزی راهبردی امکان پذیر است. در این فصل مدلهایی که فرایند برنامه ریزی راهبردی را مورد بحث قرار داده اند بررسی می شوند که عبارت اند از: مدل میتزبرگ، مدل دیوید و هانگر، مدل گروه مشاوران بوستون، مدل تجزیه و تحلیل سوات، مدل جنرال الکتریک، مدل پورتر، مدل برایسون و نهایتا مدل کارت امتیازی موزون..
فصل هفتم مربوط به مدلهای اندازه و نظام استقرار فضایی شهری است. سازمان فضایی متعادل در مناطق و شهرها نوعی از پایداری شهری است که این پایداری زمانی محقق خواهد شد که هماهنگی و سازگاری بین توزیع فعالیتها در شهرها به وجود آید. توزیع فعالیتها در شهرها که نتیجه بارز جدایی گزینی اکولوژیکی است بر توزیع فضایی جمعیت در مناطق و نواحی شهری تأثیر گذار است. برای بررسی توزیع فعالیتها در نقاط مختلف یک منطقه یا در پهنه سرزمین، از مدلهای مختلفی استفاده می شود که برخی از آنها شامل مدل رتبه - اندازه شهری، مدل ترازنامه "، ضریب تمرکز، ضریب توزیع، مدل ضریب کشش پذیری و سرانجام، مدل ضریب آنتروپی میباشند.
فصل هشتم به مدلهای رتبه بندی شهرها و مناطق می پردازد. اصولا توزیع منابع توسعه منابع انسانی، منابع مالی، قدرت، شبکه های ارتباطی، زیرساختها و غیره) میان نواحی مختلف به طور یکنواخت تقسیم نشده است؛ در نتیجه، تحلیل میزان برخورداری و سنجش توسعه نواحی شهری - منطقه ای و بررسی روند تغییرات آنها در حقیقت گام مؤثر در جهت آگاه نمودن دست اندرکاران برنامه ریزی به منظور اختصاص منابع توسعه به مناطق مختلف با رویکرد کارایی و سازگاری (آمایش سرزمین است که موجبات توسعه پایدار سرزمینی را فراهم خواهد ساخت. در این فصل برخی از مدلهای رتبه بندی شهرها و مناطق، شامل مدل امتیاز استانداردشده، شاخص ترکیبی توسعه انسانی، مدل تاکسونومی عددی، مدلهای تصمیم گیری چند معیاره، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP و نهایتا مدل تاپسیس بررسی می شود.