سیاست گذاری در حوزه علم، فناوری و نوآوری در دنیای امروز کاری طاقت فرسا و پیچیده است؛ به طوری که اتخاذ یک سیاست نادرست می تواند عواقب بسیار جبران ناپذیری داشته باشد و حتی ممکن است تا چندین سال، یک اقتصاد یا یک کشور را متضرر سازد. در مقابل، سیاست موفق نیز می تواند توسعه و پیشرفت یک کشور در همه عرصه ها و رقابت پذیری را در سطح بین المللی سرعت بخشد. بنابراین سیاستگذاران و تصمیم گیران وظیفه بسیار سنگینی بر عهده دارند و به دلیل حساسیت بالای این وظیفه، استفاده از ابزارها و مکانیزم های مختلف که موجب هوشمندسازی سیاست ها و فرآیند سیاست گذاری می شود، اهمیت زیادی دارد. ارزیابی، یکی از ابزارهایی است که زمینه هوشمندسازی را فراهم می کند و می تواند در مراحل مختلف فرآیند سیاست گذاری یعنی پیش از سیاست گذاری، پس از سیاست گذاری و در طی اجرای سیاست گذاری انجام شود. در هر حال داده ها و اطلاعات حاصل از ارزیابی می توانند دانش سودمندی ایجاد کنند؛ به گونه ای که با در نظر گرفتن همه جوانب، می توانند به سیاست گذاری های موفق در آینده منجر شوند. در واقع، ارزیابی می تواند هم برای سیاستگذاران و هم برای تصمیم گیران در فرآیند سیاست گذاری، یادگیری را موجب شود. روش های مختلفی برای ارزیابی وجود دارد که انتخاب هر یک از آنها به هدف ارزیابی و میزان دسترسی به داده ها و اطلاعات بستگی دارد. دو رویکرد مثا۔ اول ارزیابی، رویکرد اقتصادسنجی و رویکرد شاخص ها است که استفاده از هر یک می تواند نتایج مهمی داشته باشد. استفاده از رویکرد شاخص ها در ارزیابی علم، فناوری و نوآوری طی دهه اخیر بسیار رواج یافته است