پویایی و توانمندی نظام های مدیریتی در عملکرد مدیران متبلور می گردد و میزان توسعه یافتگی در هر جامعه ای شاخص معتبری برای ارزیابی عملکرد مدیران در یک دوره معین محسوب می شود. هر یک از مکاتب مدیریتی که طی قرون گذشته پا به عرصه حیات گذاشته اند، با طرح دیدگاه های خود، چگونگی اداره سازمان ها را به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر خود تبیین و بر اهمیت منابع انسانی در دستیابی به توسعه، کم و بیش تأکید داشته اند. در حال حاضر نظریه های برتر مدیریتی، منابع انسانی را به عنوان مرکز ثقل و مهمترین عنصر فرآیند توسعه و بهبود شرایط زندگی دانسته و اعمال هرگونه تغییر و تحولی، بدون شناخت دقیق انسان و کشف استعدادهای درونی او و ایجاد بستر مناسب برای به فعلیت رساندن توانمندی های بالقوه وی را مقدور نمی دانند و مهمتر اینکه توسعة انسان در ابعاد اخلاقی، فرهنگی و علمی و مهارکشش های شیطانی مقدمه توسعه متوازن و پایدار در سطوح و لایه های مختلف جامعه می باشد. سپردن سازمانهای عریض و طویل یا همه دارایی های مادی و انسانی بدست انسان های خام و احساسی به منزله تیغ دادن به دست زنگی مست است. لذا شایسته است نظام های مدیریتی همه توان و استعداد خود را در بارورتر شدن اندیشه ها و نظریه های مدیریت و سپردن امور بدست شایستگان به کار گیرند. به همین دلیل نسخه های مدیریتی بدون توجه به ساختار ارزشی و فرهنگی حاکم بر جوامع، موفقیتی به همراه نخواهند داشت. اگر چه تعامل همه جانبه در عرصه های علمی، | اصلی خدشه ناپذیر محسوب می گردد، مع الوصف نسخه های وارداتی مدیریت باید با ارزش های دینی و ملی که ریشه در اعماق وجود انسان ها دارد، همسو و هماهنگ شود، در غیر این صورت پاشیدن بذر نسخه های مدیریت وارداتی در سرزمین های غیر خودی با مشکلات متعددی همراه خواهد بود و نتیجتا توانمندی آن در تلطیف ذائقه مردم نیز با مشکل مواجه خواهد گردید. نگرش بسیاری از مکاتب مدیریت به انسان، نگاهی ابزاری است. برخی از این مکاتب اعتقادی به شأن و منزلت انسان ندارند بلکه صرفا برای کشف استعدادهای او و استفاده از توانمندی وی رویکردی منافقانه و فریبکارانه برگزیده اند. به همین دلیل به زعم أين مكاتب شأن و منزلت انسان اعتباری و در گروی توانمندی و میزان تأثیر گذاری او در تحقق اهداف سازمانی است ولی از نگاه قرآن و ادیان الهی، انسان محور و علت تامه آفرینش است و مجموعه هستی برای رشد و اعتلای او خلق شده است. بر اساس بینش قرآنی مدیران خدمتگزاران صديق جامعه می باشند و بر خود لازم می دانند تا همه توان و تلاش خود را در ارائه خدمات برتر به کار گیرند تا استعدادهای بالقوه انسان شبكوفا و توسعه متوازن و پایدار محقق و درخت عدالت بارور و مدینه فاضله مدیریت اسلامی که همان ساختن جامعه ای آباد، آزاد، مستقل، پیشرو و سربلند در همه عرضه هنا می باشد، پدیدار گردد. بحران هویت و خود باختگی تعدادی از مدیران که جهان غرب را قبله آمال خود دانسته و نسخه های مدیریتی آنان را تقديس نموده و اجرای آن را تنها راه دستیابی به توسعه پایدار می دانند نشانه انحطاط فرهنگی و بی خبری آنان از طرح ها و الگوهای اسلامی است. شایسته است مدیران جامعه ضمن بهره گیری از یافته های بشری گام های عملی به منظور تغییر باورهای اجتماعی و مصونیت سازی آنان در مقابل هجمه های فرهنگی بردارند. به نظر نویسنده کتاب مدیریت از لوازم اصلی زندگی اجتماعی است و نقشه سعادت و شقاوت هر جامعه ای بدست مدیران طراحی می گردد. به همین دلیل بر این اعتقاد است که تنها، اصل شایسته گزینی و انتخاب اصلح، تضمین کننده صیانت و استفاده بهینه از منابع انسانی و مادی جامعه است. مدیرانی که فاقد شناخت کافی از سازمان و انسان هستند نمی توانند منابع انسانی سازمان را در جهت اهداف متعالی، بسیج، هماهنگ، همسو و رهبری کنند. اداره و رهبری یک سازمان منوط به داشتن قابلیت های ذاتی و عینی است که بدون آن سرمایه های مادی و انسانی سازمان به یغما خواهد رفت.