نظام های بانکی در دنیا، هم در اقتصادهای داخلی و هم در سطح بین الملل، دوره های متفاوتی را به لحاظ تحولات پشت سر گذاشته اند. اگر از بحث داخلی کشورها به دلیل گسترده بودن موضوعات تک تک آنها صرف نظر کنیم می توان گفت در سطح بین الملل و بعد از جنگ جهانی دوم تا دهه ۱۹۷۰ میلادی، بانکداری یک حرفه نسبتا سنتی و با ثباتی بوده و بیشترین و بزرگ ترین ورشکستگی های بانکی مربوط به همان دوره رکود بزرگی بوده است. به عبارت دقیق تر، بسیاری از بانکداران و محققان بر این باورند که در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی تغییرات چندان مهمی در استراتژی ها وحرفه بانکداری رخ نداده است. اما بعد از این دوره و در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی نظام های بانکی جهان فراز و نشیب های مختلفی را پشت سر گذاشته و تحت تأثیر دو نیروی کلیدی «مقررات زدایی» و «خصوصی سازی» و حرکت به سمت فضای قوی رقابتی قرار گرفته اند. در طول سالهای سپری شده از قرن بیست و یکم نیز روند تحولات نظام های بانکی وارد مرحله جدیدی شده و ضمن تغییر استراتژی های مختلف بانکی، رخدادهایی مانند هم گرایی نظام های بانکی، ظهور انواع متنوع و ابر شرکتهای بانکی و از همه مهم تر، نیرویی که «فناوری نوین و ابزارهای جدید مالی» به تحولات بانکی وارد کرده، این کسب و کار را به شکل ملموسی تحت تأثیر قرار داده است. شاید اما نکته مهم این است که همه کشورهای جهان اعم از توسعه یافته، در حال گذار و در حال توسعه به یک میزان در معرض تحولات فوق قرار نگرفته اند و ابعاد مهم بانکداری اعم از ساختار، عملکرد، به کارگیری فناوری، مقررات و قواعد نظارتی در کشورهای مختلف، تجارب متفاوتی را داشته است. روشن است در چنین حالتی اقتصادهای ملی آنها نیز به طور متفاوتی با عواقب مثبت و یا منفی این تحولات مواجه شده اند.کتاب در هفت فصل به گونه ای تنظیم شد
کشورهای خاص و یا کرو که در فصل اول با مطرح کردن مفاهیم از این رو، به منظور شناخت دانشجویان و محققان از این روند بسیار مهم میل به گونه ای تنظیم شده است تا همه فرایندهای فوق برای خاص و یا گروهی از کشورها مورد بررسی قرار گیرد. شایان ذکر است
او با مطرح کردن مفاهیم پایه ای نظام های بانکی، زمینه برای ورود به اهم می شود و در فصل دوم نیز با اختصاص یک بحث تفصیلی در مورد انواع نهادهای بانکی، خواننده با اطلاعات گسترده ای در این خصوص آشنا می شود.