اساسا در حوزه آموزش عالی، آگاهانی باید هدف مهم آموزش باشد به عبارت روشن تر دانشجویان باید به عنوان شهروند و نیروی کار حرفه ای با چالش های جهانی شدن روبرو شوند. جهان تجارت، علم، تکنولوژی و رسانه به طور فزاینده ای در حال توسعه است . جهانی شدن شده است تا انسانها با فرهنگهای متفاوت ارتباطات بیشتری با یکدیگر داشته باشند . این امر نیاز به فهم چند فرهنگی و مهارتهای ارتباطی را افزایش می دهد. این روند و دلمشغولی در برنامه درسی بسیاری از دانشگاه های مشهور دنیا کاملا انعکاس یافته است و در این میان آموزش بین الملل به عنوان یکی از اولویت های مهم مدنظر قرار است.
علی رغم این تأیید فزاینده که جهانی شدن باید به اولویت اصلی تبدیل شود بیشتر صاحبنظران بر این باورند که آموزش عالی به طور کلی، کار مهمی را در کمک به دانشجویان برای فهم جهانی فرای مرزهای کشورها انجام نداده است ( Navaroo, 2004 , P28 ) در سال ۲۰۰۰، اتحادیه تعلیم و تربیت امریکا گزارشی با عنوان (بین المللی کردن آموزش عالی ایالات متحده: گزارش وضعیت مقدماتی ۲۰۰۰) منتظر کرد. در گزارش بیان شده است که « تعداد کمی از دانشجویان دوره کارشناسی صلاحیت های بین المللی یا بین فرهنگی را در طول تحصیلات دانشگاهی کسب می کنند. یافته های این گزارش از این قرارند (همان منبع، ص ۲۹):|
نسبت دانشجویان که زبانهای خارجی یاد می گیرند در ۵۰ سال اخیر رو به کاهش بوده است. کمتر از نیمی از دانشجویان امریکایی یک زبان خارجی در دوران تحصیل فرا می گیرند و کمتر از نیمی از آنها زبانی غیر از اسپانیایی را انتخاب می کنند. آموزش زبانهای آسیا، آفریقا و خاورمیانه جزیی است.فقط ۳ درصد دانشجویان امریکایی در خارج از کشور به تحصیل می پردازند و در بین این دانشجویان کسانی که بیشتر از یک ترم در خارج از کشور تحصیل می کنند تقریبا به نصف کاهش یافته است. با در نظر گرفتن برنامه درسی بین المللی جامع تر، فقط ۷ درصد دانشجویان «آمادگی جهانی» را کسب می کنند.
این نوع داده ها شاید دلیلی برای ناامیدی در حیطه بین المللی شدن حتی در یکی از کشورهای پیشرو باشد. همچنین می توان این دلیل را برای تاکید روی نیاز اختصاص منابع بیشتر به بین المللی کردن در یک محیط در حال توسعه نظیر ایران در نظر گرفت.