«اتاقی که در آن اتفاق افتاد» روایت مشاور امنیت ملی سابق دولت ایالات متحده از چرایی کاهش قدرت این کشور و افول جایگاه هژمونیک آن است. بولتون در این کتاب که خیلی زود و به دلیل حواشی متعددی که پیرامون آن وجود داشت، تبدیل به یکی از پرفروش ترین کتاب های بازار نشر در کشور آمریکاشد، به دنبال مقصر جلوه دادن ترامپ در این مسیر و ملامت کردن اوست تا بتواند بر راهبردهای ساختاری ناکام ایالات متحده سرپوش بگذارد.
او در این کتاب از عدم تمایل ترامپ برای درگیری نظامی با ایران سخن گفته و اینکه پس از هدف قرار دادن پهپاد جاسوسی ایالات متحده توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تمام توان خود را برای راضی کردن رئیس جمهور به منظور آغاز یک درگیری نظامی با تهران به کار گرفته، اما ترامپ به این خواسته اوتن نداده است. خود ترامپ هم در یکی از مصاحبه هایش با شبکه فاکس نیوز ضمن تأیید این رویکرد جنگ طلبانه بولتون، او را فردی توصیف کرد که «هی میخواست روی همه بمب بریزد و مردم را بکشد.»
یکی از کشورهایی که جان بولتون به دنبال ریختن بمب بر سر مردم آن بود، ایران است که بخش زیادی از مأموریت هجده ماهه اش در کاخ سفید و در جایگاه مشاور امنیت ملی به طراحی برنامه علیه آن اختصاص یافته بود. بر طبق آنچه بولتون در کتاب خاطرات خود نوشته، او پیوسته اصرار داشت که آمریکا هرچه زودتر از «برجام» بیرون برود و صراحتا به ترامپ می گفت که «استفاده از زور علیه برنامه هسته ای ایران تنها راه حل پایدار و ممکن است.»
بولتون همچنین در این کتاب در مورد خروج آمریکا از برجام استدلال می کند که جمهوری اسلامی ایران یک تهدید عمده برای منافع ایالات متحده و متحدانش، یعنی رژیم صهیونیستی و دولتهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس، در منطقه غرب آسیاست و «تا زمانی که رژیم کنونی ایران تغییر نکند»، هیچ توافقی، برنامه های هسته ای و تسلیحاتی آن را مهار نخواهد کرد.
بولتون در این کتاب، حدود ۷۰۰ بار نام ایران را به کار برده و بخش زیادی از محتوای آن را به اعلام مطالب وادعایی علیه کشورمان اختصاص داده است؛ ادعاهایی که حتی با رویکرد رسمی دولت ایالات متحده آمریکا هم در تناقض قرار دارد. جان بولتون یک آمریکایی متعصب وسرسخت است که بارها تلاش کرده تا دولت های مختلف این کشور را به اقدام نظامی علیه مردم ایران وادار کند.