در دنیایی که در آن زندگی می کنیم هر کسی به نوعی در معرض تبلیغات و دیگر اشکال فعالیت های ترفیعی قرار می گیرد. در این میان، برای شرکت های انتفاعی و غیرانتفاعی بسیار ضروری است که دریابند چگونه می توانند به شکل اثربخش و کارا با مخاطبین هدف خود ارتباط برقرار نمایند: آنها را با محصولات و خدمات خود آشنا کنند و ترغیب شان نمایند تا از میان انبوهی از حق انتخاب ها، آنان را برگزینند، تولیدکنندگان کالا و ارائه دهندگان خدمت از تبلیغات و سایر فعالیتهای ترفیعی استفاده میکنند تا کالاها و خدمات خود را به مردم معرفی نمایند و به فروش برسانند. نامزدهای انتخاباتی از آن استفاده می کنند تا نظر رأی دهندگان را به سوی خود جلب نماید و سازمان های غیر انتفاعی از آن استفاده می کنند تا بر مانا و مشکلات اجتماعی نظیر سوء رفتار با کودکان ، مشرف دخانیات و ... غلبه کنند و افراد را تشویق نمایند تا در فعالیت های خیرخواهانه، حفاظت از محیط زیست، حمایت از تولیدات داخلی و ... مشارکت کنند.
با این حال، تغییرات گسترده ای در خصوص چگونگی ارتباط با مخاطبین در حال رخ دادن است. بویایی محیطی، تعدد رسانه ها . تغییر ذائقه ها و علایق مخاطبین و تعدد پیام ها، برقراری ارتباطی اثربخش و کارا با مخاطبین را بسیار پیچیده و دشوار ساخته است. میان رشته ای بودن دانش تبلیغات نیز بر این پیجیدگی و دشواری افزوده است. از این رو، اغلب متخصصان و افرادی که درگیر تبلیغات هستند.